جهان بینی یعنی بینش انسان و نگرش او به هستی و انسان و نقش انسان در هستی .
از آنجا که این بینش ها بی شماره و در نتیجه عقیده ها گونانگون هستند ما نمی توانیم مغز خود را صندوق رای ها کنیم و دل خود را پارکینگ عقیده ها.
ما باید همراه میزان ها روش ها و کلیدهایی باشیم و پاسدار دروازه های مغز و قلب خویش.
آن کلیدی که راز انسان و هستی و دنیا و نقش و دنیا و نقش انسان را می گشاید در درون خود انسان نهفته است .
ما با تفکر و شناخت استعدادها و سرمایه ها و شناخت مقدار آنها و شناخت خلقت و آفرینش خود به شناخت هستی و نقش خود در هستی پی می بریم.
اثر حاضر نوشته علاء الدین اسکندری از شاگردان استاد صفایی حائری می باشد. نویسنده، این کتاب را با توجه به آثار و تفکرات استاد خود نوشته است تا نظام و ترکیبی که در آثار استاد وجود دارد را مطرح نماید. این کتاب، مجموعهای از آموزههای دینی و اعتقادی است. در ابتدای کتاب تفسیری از زندگی ارایه شده و پس از آن انواع دین مانند دین ارثی، دین سنتی (دین دستوری)، دین احساسی (عاطفی) و دین اصیل معرفی شده و ویژگیهای دین اصیل را آزادی، تفکر، شناخت، احساس، عقیده، احکام و دستورالعملهای دینی عنوان کرده است. روشهای شناخت دین، ویژگیهای معرفت، درک ابعاد نامحدود انسان، جهانشناسی و شناخت نظاممندی و هدفداری آن، ملاکهای رشد و فهم توحید، ضرورت وحی و نبوت، لزوم ولایت در استمرار نبوت و اهمیت و صعوبت آن از مهمترین مسایل مطرح شده دیگر در این نوشتار است.