این مجموعه،سلسـله مبـاحثی است که طی حـدود یـکسال و نیم در روزهاي یکشـنبه در برنامـۀ سـمت خـدا، درشـبکۀ 3 سیماي جمهوري اسـلامی با عنوان«یاد مرگ» مطرح میشدو به درخواست بسـیاري از بینندگان محترم، اینک به صورت کتاب به نگارش در آمده است.
حجت الاسلام والمسلمین استاد مسعود عالی متولد 1342 در تهران می باشد.
تحصیلات ایشان: خارج فقه و اصول ، کارشناسی جامعه شناسی , اساتید برجسته: حضرات آیات شیخ جواد تبریزی ، مکارم شیرازی ، بهجت ، مصلحی اراکی, مسولیتها: عضو هیات امنا و سرپرست مرکز جامع علوم اسلامی که در زمینه تولید نرم افزار فکری جهت اداره حکومت اسلامی فعالیت مینماید, ایشان در سال ۱۳۶۰ وارد حوزه علمیه شد و هم اکنون در کنار تحصیل دروس خارج، به تدریس دروس مقدمات و سطح حوزه و درس اخلاق مشغول می باشند. حجت الاسلام و المسلمین عالی از محضر اساتیدی همچون حضرات آیات شیخ جواد تبریزی، مکارم شیرازی، بهجت، مصلحی اراکی بهره برده اند.
مقالات:
۱- ضمیر ناخودآگاه در حوزه عرفان
۲- مبانی دعا
۳- مهدویت
۴- جهان شناسی
۵- انسان شناسی و اسماء و صفات الهی
۶- مجموعه مقالات مهدویت
«بهشت و جهنم» از مجموعه کتابهای سرنوشت انسان به قلم مسعود عالی(-۱۳۴۲) است.
دربخشی از کتاب پیرامون میخوانیم:
«آخرین مبحث از مباحث مربوط به معاد و عالم آخرت، بحث از بهشت و جهنم، و در حقیقت بحث از منزل ابدی و زندگی جاوید ماست.
پس از اینکه انسان در قیامت محشور شد و نامۀ عملش به او نشان داده شد و صراط و مواقف و دادگاههای مختلف را طی کرد و به حساب اعمالش رسیدگی شد، از دو حال خارج نیست؛ یا به بهشت و وادی رحمت الهی وارد میشود و یا جهنم جایگاه او خواهد بود.
درک ما نسبت به حقیقت عالم آخرت، به خصوص قیامت بسیار ضعیف و نارساست. بهناچار حقایق آخرتی را با همین عالم دنیا مقایسه میکنیم.
وقتی میشنویم بهشت باغی است که انواع میوهها و درختان و نهرهای جاری و حور و قصور در آن وجود دارد، همین باغهای دنیا و میوههای آن به ذهن میآید.
وقتی از نغمهها و آهنگهایی که در بهشت نواخته میشود سخن به میان میآید، همین موسیقیهایی که در دنیا هست فهمیده میشود.
چارهای هم نداریم. ذهنمان بیش از این کشش ندارد، طور دیگر و به زبان دیگر هم نمیتوانستند به ما بگویند. فقط جسته و گریخته در لابلای آیات و روایات قرائن و شواهدی گذاشتهاند که بدانیم مطلب فوق این چیزهایی است که تصور میکنیم.
مثلاً در برخی از رویات آمده است: اگر مردم دنیا یک حوریۀ بهشتی و یا حتی یک لباس اهل بهشت را میدیدند، یا یک نغمه و آهنگ از آهنگهای بهشت را میشنیدند، جان میدادند و قالب تهی میکردند.
همۀ اینها به خاطر این است که موجود مُلکی تحمل ملکوت را ندارد.»