این کتاب به خانواده های طلاب و روحانیون کمک می کند تا با کسب شناختی صحیح از ویژگی های زندگی طلبگی، زندگی همدلانه و عاشقانه ای را در کنار آنان تجربه کنند.
حکایت ما طلبهها، داستان آن پدری است که اسم پسرش را گذاشته بود رستم و خودش میترسید صدایش بزند، عده ای چنان معصوم و دست نایافتنییمان میکنند که هرچه خودمان هم فریاد میزنیم که آقا اشتباه گرفتهاید، میگویند: آقا، از بسکه شکستهنفسی میکنند اینگونه میفرمایند و عدهای هم تمام مشکلات انسانها از آغاز پیدایش بشر تا آخرالزمان را زیر سر ما میدانند. این عدم شناخت صحیح و قضاوتهای عموماً بیپایه و اساس دوست و دشمن نسبت به ما طلاب و روحانیون باعث شده که حتی پدر، مادر، همسر و فرزندان ما نیز شناخت درستی از ما، اهدافمان، علت انتخاب این مسیر توسط ما و آنچه لازمۀ زیست همدلانه در کنار ماست را نداشته باشند. زندگی شیرین دلِ عاشق میخواهد و عشق خالص و همیشگی از چشمۀ علم سیراب میشود، عاشقانههای عالمانه پیوند دلچسب عشق و علم است در تداوم یک عمر برای زندگی در کنار طلاب و روحانیون.