از آنجا که ملا محسن در میان تفاسیر، با همه گستردگی تعداد آنها، تفسیری مُهَذَّب و پیراسته از ناهنجاریها با بیانی کافی نیافته، تصمیم به نگارش آن گرفته و امید داشته این تفسیر، تفسیری باشد که مطالب و روایات صحیح را از روایات کدِر و ناصاف تمییز دهد.
تَفسیرُ الصّافی یکی از آثار ملا محسن فیض کاشانی(۱۰۰۷ق -۱۰۹۱ق) از عالمان امامیه در تفسیر قرآن است که بیشتر از روش تفسیر روایی (تفسیر آیات به کمک روایات) بهره گرفته و به علت اختصار و جامعیت، در زمانهای مختلف مورد توجه بوده است. فیض در این اثر سعی کرده، تفسیری پیراسته از اندیشههای گوناگون عرضه کند و از این رو نام «الصافی» را برای آن برگزیده است. این تفسیر، مباحث کلامی، عرفانی و ادبی را نیز در بر دارد و مؤلف در تفسیر الاصفی آن را خلاصه کرده است.
از آنجا که ملا محسن در میان تفاسیر، با همه گستردگی تعداد آنها، تفسیری مُهَذَّب و پیراسته از ناهنجاریها با بیانی کافی نیافته، تصمیم به نگارش آن گرفته و امید داشته این تفسیر، تفسیری باشد که مطالب و روایات صحیح را از روایات کدِر و ناصاف تمییز دهد.
مطالب مقدمات به قرار ذیل است:
مقدمه اول، در فضل قرآن و وصیت به تمسک به آن از روایات اهل بیت و در مذمت دشمنان آنان.
مقدمه دوم، در بیان این که علم قرآن، نزد اهل بیت بوده و ظاهر و باطن همه قرآن را آنان میدانند.
مقدمه سوم، در بیان این که کل قرآن در شأن اولیاءاللّه و دشمنان آنان وارد شده است.
مقدمه چهارم، در بیان وجوه معانی آیات از تفسیر و تأویل، ظاهر و باطن، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ و... که بخشی از مطالب علوم قرآن را تشکیل میدهند.
مقدمه پنجم، در بیان مفهوم تفسیر به رأی و نهی از آن میباشد.
مقدمه ششم، در عدم تحریف قرآن.
مقدمه هفتم، در بیان این که قرآن تبیان همه چیز است، و اصول معارف دینی و قواعد شرعی در آن مطرح شده است.
مقدمه هشتم، در بیان قرائات مختلف و میزان اعتبار آنها.
مقدمه نهم، در نزول دفعی و تدریجی قرآن.
مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن.
مقدمه یازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن.
مقدمه دوازدهم، در بیان اصطلاحات و روشی که در تفسیر بر آنها تکیه داشته است.
منابع روایی تفسیر صافی
فیض کاشانی در نقل روایات از منابع تفسیری و غیر تفسیری متعددی استفاده نموده است. روایات را با ذکر مرجع بدون سند بیان کرده و در مواردی نیز مرجع روایت را ذکر ننموده است. در بعض موارد فقط به نقل مقطع مورد نظر کفایت کرده و از نقل بقیه روایت اجتناب کرده است، گاهی نیز به تحلیل یا جمع یا توجیه روایات میپردازد.