در ابتدای کتاب، متن یادداشتی به صورت دستخط آمده است، سیدهادی خامنهای خود به این نکته اشاره میکند که از سوی واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی از او خواسته میشود تا بخشی از خاطراتش را که عمدتاً معطوف به مبارزات سیاسی منتهی به انقلاب اسلامی است و مستقیم یا به طور نسبی در آنها حضور و فعالیت داشته است نقل کند تا در اختیار خوانندگان و علاقهمندان به انقلاب و تاریخ معاصر قرار گیرد.
وی همچنین در این یادداشت تأکید میکند: «اگر تاریخ انقلاب را یک پازل فرض کنیم، خاطرات مبارزان و شاهدان وقایع، به شرط آنکه واقعی باشد و بهدور از اغراق یا احیاناً ساختگی بودن بیان شود (متأسفانه بعضیها در بیان خاطرات، به جای دیگران در مرکز وقایع قرار گرفته و خود را در آن مونتاژ میکنند)، میتواند قطعات تکمیل کننده آن پازل به شمار آید و کار تحلیل و نتیجهگیری تاریخی را سادهتر کند.
بدون تردید، جمعبندی اجزای این پازل بر عهده کسانی است که مسئولیت تدوین تاریخ انقلاب اسلامی را پذیرفتهاند. اگرچه روشن است هیچگاه تاریخ، بدون دخالت نگاه و جهانبینی مورخ، نوشته نشده است، و کسانی که مدعی بیطرفی مورخان هستند، هرگز در اثبات این ادعا موفق نبودهاند!
بریدهای از کتاب یادستان دوران
«یادستان دوران» خاطرات آقا سید هادی خامنه ای و یادآور برخی از روزهای گذشته بر اوست. این خاطرات خاصه از دوره محکومیتش در زندان قصر همراه با جزئیات است. روایتش در بیان حالات و سرگذشت افراد خواندنی است و بیانش از تعامل با گروه ها، احزاب و دسته های درون زندان قصر، بین سال های ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ اهمیتی دارد که نمی توان به سادگی از کنارش گذشت؛ آن چنان که نمی توان روایت بی واسطه اش از تحصن روحانیان در دانشگاه تهران و نیز سخنرانی امام در بهشت زهرا را نادیده گرفت و این همه نشان از اهمیت خاطراتی دارد که باید ثبت و تدوین می شد و انتشار می یافت.