پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمّه علیهم السلام در فرصت هایِ مختلف از آن حضرت سخن گفته اند، حتّی به جزئیات و شمایل و خصوصیات مربوط به آن حضرت تصریح نموده که درباره هیچ یک از ائمّه علیهم السلام چنین کاری نکرده اند.
از جمله سرفصل های این کتاب می توان به عناوین : از ولادت تا شهادت پدر؛ چشم انتظار طلوع ؛ ولادتِ نور؛ نام و القاب ؛ جمال دلربا؛ سخن از عشق ؛ افلاک در خاک ؛ از دیدگاه تاریخ، علم کلام و عقل ؛ امام زمان علیه السلام در کتب آسمانی ؛ امام زمان علیه السلام در روایات ؛ غیبت صغری و نوّابِ خاص ؛ غیبت کبری ؛ تشرّفات و توسّلات ؛ فضیلتِ انتظار؛ منتظران واقعی اینگونه اند....؛ میعادگاه منتظران؛ مسجد مقدّس جمکران ؛ آخرالزمان این گونه می شود؛ وقایعِ ظهور و اصحاب و یاران اشاره کرد.
مشخصات کتاب
اشاره
از ولادت تا شهادت پدر
چشم انتظار طلوع
ولادتِ نور
نام و القاب
جمال دلربا
سخن از عشق
افلاک در خاک
از دیدگاه تاریخ، علم کلام و عقل
امام زمانعلیه السلام در کتب آسمانی
امام زمانعلیه السلام در روایات
غیبت صغری و نوّابِ خاص
غیبت کبری
تشرّفات و توسّلات
فضیلتِ انتظار
منتظران واقعی اینگونهاند....
میعادگاه منتظران؛ مسجد مقدّس جمکران
آخرالزمان این گونه میشود...
وقایعِ ظهور
اصحاب و یاران
چرا از حضرت مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف آن همه سخن به میان آمده است؟
پیامبر صلی الله علیه وآله و ائمّه علیهم السلام در فرصت هایِ مختلف از آن حضرت سخن گفته اند، حتّی به جزئیات و شمایل و خصوصیات مربوط به آن حضرت تصریح نموده که درباره هیچ یک از ائمّه علیهم السلام چنین کاری نکرده اند.
این همه توجّه پیامبر و ائمه علیهم السلام به حضرت مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف و ذکر ویژگی های شخصی آن حضرت و قیام او… به چند جهت است:
1- این که مردم در طول زمان، خود را آماده ظهور آن حضرت نموده و با داشتن هدف مشخص، دنبال حکومت آن حضرت را بگیرند تا حکومت جهانی از دست استکبار جهانی بیرون آید و در دستِ صالحان قرار گیرد که این کار با نهضت هایِ اسلامی عمیق و پی گیر قابلِ اجرا است.
2- ذکرِ خصوصیات آن حضرت برایِ آن است که افراد دروغگو که از معتقداتِ مذهبی مردم سوء استفاده کرده و در طول تاریخ خود را همان مهدی موعود خوانده اند، شناخته شوند و رسوا گردند.
3- اهمیتِ سخن گفتن از مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف و انقلابَش که امیدِ همه مردم جهان در تاریخ است، عاملی است تا قلب ها و روح ها به نامِ نامیِ آن حضرت سرشار از امید و توجّه به آینده گردد، و مؤمنان و مستضعفان بدانند که خداوند آنها را به خودشان واگذار نکرده؛ بلکه به وسیله حجّت بر حق خود که رهبری معصوم است، پشتیبانِ آنهاست و با چنین پشتیبانی ای از هیچ چیز و هیچ کس نهراسند و تحتِ رهبریِ او به پیش روند و دریابند که در طولِ زمانِ غیبت، با توجّه به اوصافِ او، که چه کسی می تواند به نیابت عام آن حضرت، زمامِ امور و رهبری را به دست گیرد. رهبری که باید نزدیک ترین فرد به این خصوصیات و اوصاف بوده و به عنوان ولایت فقیه مردم را رهبری کند.
حال اگر این خصوصیات ذکر نمی شد و این همه اهمیت به آن داده نمی شد، مردم در بسیاری از امور سیاسی و اجتماعی و معنوی، راه را گم می کردند و از صراط مستقیم به سویِ شرق و غرب پناه می بردند.
در بخشی از کتاب میخوانیم :
نکته 1 چرا این همه سخن از مهدی علیه السلام
چرا از حضرت مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف آن همه سخن به میان آمده است؟
پیامبرصلی الله علیه وآله و ائمّه علیهم السلام در فرصت هایِ مختلف از آن حضرت سخن گفته اند، حتّی به جزئیات و شمایل و خصوصیات مربوط به آن حضرت تصریح نموده که درباره هیچ یک از ائمّه علیهم السلام چنین کاری نکرده اند.
این همه توجّه پیامبر و ائمه علیهم السلام به حضرت مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف و ذکر ویژگی های شخصی آن حضرت و قیام او... به چند جهت است:
1- این که مردم در طول زمان، خود را آماده ظهور آن حضرت نموده و با داشتن هدف مشخص، دنبال حکومت آن حضرت را بگیرند تا حکومت جهانی از دست استکبار جهانی بیرون آید و در دستِ صالحان قرار گیرد که این کار با نهضت هایِ اسلامی عمیق و پی گیر قابلِ اجرا است.
2- ذکرِ خصوصیات آن حضرت برایِ آن است که افراد دروغگو که از معتقداتِ مذهبی مردم سوء استفاده کرده و در طول تاریخ خود را همان مهدی موعود خوانده اند، شناخته شوند و رسوا گردند.
3- اهمیتِ سخن گفتن از مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف و انقلابَش که امیدِ همه مردم جهان در تاریخ است، عاملی است تا قلب ها و روح ها به نامِ نامیِ آن حضرت سرشار از امید و توجّه به آینده گردد، و مؤمنان و مستضعفان بدانند که خداوند آنها را به خودشان واگذار نکرده؛ بلکه به وسیله حجّت بر حق خود که رهبری معصوم است، پشتیبانِ آنهاست و با چنین پشتیبانی ای از هیچ چیز و هیچ کس نهراسند و تحتِ رهبریِ او به پیش روند و دریابند که در طولِ زمانِ غیبت، با توجّه به اوصافِ او، که چه کسی می تواند به نیابت عام آن حضرت، زمامِ امور و رهبری را به دست گیرد. رهبری که باید نزدیک ترین فرد به این خصوصیات و اوصاف بوده و به عنوان ولایت فقیه مردم را رهبری کند.
حال اگر این خصوصیات ذکر نمی شد و این همه اهمیت به آن داده نمی شد، مردم در بسیاری از امور سیاسی و اجتماعی و معنوی، راه را گم می کردند و از صراط مستقیم به سویِ شرق و غرب پناه می بردند.
نکته 2 از ماست مهدی علیه السلام
روزی پیامبرصلی الله علیه وآله به دختر گرامی اش فاطمه علیها السلام رو کرد و فرمود: «بهترین پیامبران پدرت است، و از ما است بهترین اوصیاء که شوهرت علی علیه السلام است و از ما است بهترین شهدا که عمویِ من حمزه است و از ماست آن کس که دو بال دارد و با آن دو بال، هر جای بهشت که بخواهد به پرواز در می آید، و او پسر عموی پدرت، جعفر است و از ماست دو سبط این امّت، دو آقایِ جوانان اهل بهشت، حسن و حسین علیهما السلام فرزندانِ تو و از ماست مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف و او از فرزندانِ تو است».(1)
نکته 3 پسرِ من!
امام عسکری علیه السلام فرمود: «به خدا سوگند! به زودی پسری خواهم داشت که زمین را پر از عدل و داد می کند».(2)
نکته 4 از نعمت های خداوند
امام محمّد باقرعلیه السلام می فرمایند: «امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام وقتی که از جنگ نهروان به کوفه برگشتند برایِ مردم خطبه ای خواندند... در آن خطبه نخست خدا را سپاس گفتند و درود به روان پیامبرصلی الله علیه وآله فرستادند و نعمت هایی را که خداوند به رسولش و بر خود آن حضرت عنایت کرده را یکی یکی شمرده، سپس فرمودند: از جمله نعمت های خداوند بر من، آن است که مهدیّ این امّت از فرزندان من است».
نکته 5 از فرزندانِ حسین علیه السلام
ابن عیاش در کتاب مقتضب می گوید: شیخ ابوالحسین بن عبدالصّمد بن علی از نوح بن دراج و چند نفر دیگر نقل کرد که آنها در حضور امیرالمؤمنین علیه السلام بودند، وقتی امام حسین علیه السلام وارد شد حضرت به ایشان فرمودند: پدرم به قربان پدر فرزند بهترین کنیزها!
به آن حضرت گفته شد: یا امیرالمؤمنین! به چه علّت برایِ امام حسین علیه السلام این تعابیر را به کار می برید؟ فرزند بهترین کنیزها کیست؟ حضرت علی علیه السلام در جواب فرمودند: او گمشده ای است که از نزدیکان و خویشاوندان و وطن خود دور است، نام او «م ح م د» فرزند حسن بن علی بن محمّد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن الحسین است؛ در این هنگام دست خود را بر سر مبارک امام حسین علیه السلام نهاده فرمودند: همین حسین.(2)
نکته 6 او را نمی بینید
امام هادی علیه السلام فرمودند: «جانشینِ من، پسرم حسن علیه السلام است ولی چگونه خواهید بود با جانشین او؟ عرض شد: جانمان فدایت باد! منظور شما چیست؟ فرمود: چون او را نمی بینید.(3)
نکته 7 تلاش حکومتِ عباسی برای یافتن امام - عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف
اخبارِ امامتِ دوازده امام علیهم السلام از پیامبرصلی الله علیه وآله و عترتِ آن حضرت، در بینِ شیعیان رواج داشت. خلفای عباسی به طور جدّی به مقابله با این باور و جلوگیری از عملی شدن این خبرها که مربوط به آینده بود، پرداختند. آنان از تولّدِ حضرت مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشریف، بدین جهت نگران بودند که نکند ظهور کند و بساط حکومت و عیاشی آنان را بر هم زند.
از همین روی، امام عسکری علیه السلام را در محاصره قرار داده و در پیِ آن بودند که اگر فرزندی از او به دنیا آمد، او را به قتل برسانند و نگذارند «مهدی» دوازدهمین امام شیعیان به امامت برسد و مشکلی برای آنان به وجود آورد.
امامان اهل بیت علیهم السلام با دانش برتری که داشتند، پیشاپیش غیبت امام مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف را خبر دادند و این نقشه عباسیان را باطل نمودند. به همین جهت خبرِ ولادتِ امام مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف مخفی نگه داشته شد و تنها برخی از خواص شیعه به این موضوع آگاه بودند.
بعد از شهادتِ امام عسکری علیه السلام کم کم این خبر پخش شد که از آن امام علیه السلام پسری متولّد شده و او امام دوازدهم و «مهدی موعود» است.
پخش این خبر موجب هراس در بین عباسیان شد؛ چرا که معلوم شد از «ابومحمّد»، پسری به جا مانده است. از این رو، به دستورِ «معتمد» عباسی عدّه ای از مأموران واردِ منزلِ امام علیه السلام شدند و اثاثیه آن حضرت را بازرسی و سپس مهر و موم کردند و در صددِ یافتن فرزندش برآمدند، ولی موفّق نشدند.
«معتمد» دستور داد که عدّه ای از قابله ها، زنان و کنیزان آن حضرت را معاینه کنند و اگر اثری از حمل در آنان مشاهده کردند، به خلیفه گزارش دهند.
روایت شده است که یکی از قابله ها احتمال داد، یکی از کنیزان حضرت حامله است، این خبر به گوش خلیفه رسید و او دستور داد تا آن کنیز را در محلّی زیر نظر داشته باشند. پس یکی از درباریان و پیشکاران مخصوصِ خلیفه به نام «نحریر» به همراه تعدادی از زنان مراقب حال وی شدند تا درستی یا نادرستی این گزارش معلوم شود. مدّتی مراقب آن کنیز بودند تا سرانجام روشن شد که این گزارش درست نبوده و اثری از حمل وجود ندارد.
نکته 8 تحتِ نظر بودنِ مادرِ امام - عجل اللَّه تعالی فرجه الشریف
مورّخان نوشته اند: «نرجس خاتون» مادرِ گرامیِ امام مهدی عجّل اللَّه تعالی فرجه الشّریف همواره تحت نظر بود تا این که حوادث گوناگونی حکّام عباسی را به خود مشغول کرد و از آن بانو در جهت دستیابی به حضرت دست کشیدند. آن حوادث از این قرار است: درگیری با یعقوب بن لیث صفاری، خروج معتمد و متوکّل از سامرّا و سفر به بغداد به خاطر غائله یعقوب لیث، مرگِ عبیداللَّه بن یحیی بن خاقان، وزیرِ معتمد در سالِ 263 هجری قمری، مرگِ قاضی القضاه، حسین بن ابی شوراب در سالِ 261 هجری قمری که او مأمورِ کنترلِ نرجس خاتون و دیگر زنان بود، ادامه قیام «صاحب زنج» یا «زنگیان» که مشکلات زیادی برای عبّاسیان به وجود آورد.
نکته 9 امتحان جعفر کذّاب
هنگامی که برخی از شیعیان قم، برای دادنِ وجوهات خویش، به سامرّا آمده بودند، با خبرِ وفاتِ امام حسن عسکری علیه السلام روبرو شدند. بعضی ها آنان را به نزدِ جعفر راهنمایی کردند. شیعیان نیز پس از آزمایش جعفر، از تحویل اموال به جعفر خودداری کردند و به پیکی که امام زمان علیه السلام فرستاده بود، وجوهات را تحویل دادند.
نکته 10 ولادتِ پنهانی
در دورانِ امامت عسکریین علیهما السلام در میانِ حاکمانِ «بنی عبّاس» نگرانیِ عمیقی به وجود آمده بود، این نگرانی مربوط به اخبار و احادیث فراوانی بود که توسّطِ پیامبرصلی الله علیه وآله و ائمّه علیهم السلام بشارت به تولّدِ فرزندی از امام حسنِ عسکری علیه السلام می داد که دنیا را پر از عدل و داد خواهد کرد. از این رو، آن دو بزرگوار به ویژه امام حسن عسکری علیه السلام سخت تحت نظر بود و دستگاه خلافت تلاش می کرد تا از تولّدِ چنین فرزندی جلوگیری کند.
به همین علّت بود که دورانِ حمل و تولّدِ امام مهدی - عجّل اللَّه تعالی فرجه الشریف - از مردم پنهان داشته می شد. به گفته امام رضاعلیه السلام از ویژگی هایِ آن حضرت ولادتِ پنهانی است. «خفی الولاده و المنشا» در بسیاری از احادیث نیز گفته شده است که مهدی - عجّل اللَّه تعالی فرجه الشریف - شباهت هایی به حضرتِ ابراهیم و حضرتِ موسی دارد.
پس از ولادت نیز، جز اصحاب و یاران خاص امام عسکری علیه السلام کسی فرزندش مهدی - عجّل اللَّه تعالی فرجه الشریف - را نمی دید، البته آن هم به صورت پراکنده.