بر اهل معرفت پوشیده نیست که نه تنها انسان، بلکه تمام موجودات در عالم آفرینش به صورت تکوینی به سوی خداوندگار خویش متوجه بوده و به نوعی در پی اویند.
اطلاعات کتاب
نام کتاب :
ساحل بقا: شرح و تفسیر حدیث شریف عنوان بصری
حدیث شریف عنوان بصری
نويسنده ، مولف :
جعفر صالحان
گرداوري ، مترجم :
جعفر صالحان
نشر ، ناشر ، انتشارات :
تراث
تعداد صفحه / قطع و نوع جلد :
688 صفحه / وزیری گالینگور
نوبت چاپ و سال چاپ :
چهارم 1400
قيمت پشت جلد کتاب ( تومان ) :
69000
موضوع :
شرح و تفسیر حدیث شریف عنوان بصری
شابک :
9786009706914
تگ ها :
خرید اینترنتی کتاب ساحل بقا, شرح و تفسیر حدیث شریف عنوان بصری, جعفر صالحان, انتشارات تراث
درباره کتاب
کتاب ساحل بقا: شرح و تفسیر حدیث شریف عنوان بصری
سخن ناشر
بر اهل معرفت پوشیده نیست که نه تنها انسان، بلکه تمام موجودات در عالم آفرینش به صورت تکوینی به سوی خداوندگار خویش متوجه بوده و به نوعی در پی اویند. اما در این بین، امتیاز ویژه انسان، این اشرف مخلوقات، آن است که به صورت تشریعی نیز به گام نهادن در این سیر نورانی دعوت شده است تا «حَتی اَجْعَلَکَ مَثَلی» را با تمام وجود درک نموده و به مقام خلیفةاللهی نایل گردد.
پر واضح است که برای طی طریق در این مسیر پر پیچ و خم، داشتههای این جهانی انسان کفایت نکرده و فتح این قلههای کمال در گرو برنامهای الهی است. دستورالعملی آسمانی که تمام شئون بندگی را در نظر داشته و در هر موقعیتی پاسخگوی نیاز سالک باشد. و در واقع گوهر دین حق، سخن اصلی کتب آسمانی و پیام مشترک تمام انبیای الهی نیز رسیدن به همین مقصود، یعنی نیل به توحید ناب است و بس.
حدیث شریف عنوان بصری را میتوان به پشتوانه محتوای غنی و تأکید بزرگان اخلاق و عرفان، یکی از مهمترین دستورالعملهای کارآمد در سیر و سلوک الی الله قلمداد نمود که بدون تردید تدبر در فرازهای بلندش مصداق بارز این کلام نورانی است که: «حَدیثٌ تَدْریه خَیْرٌ مِنْ اَلْفِ حَدیثٍ تَرویه».
مع الاسف با وجود عنایت بلند استوانههای اخلاق و عرفان همچون جمال العارفین مرحوم آیة الحق سیدعلی آقای قاضی۱ و جمال السالکین مرحوم آیة الحق میرزا جواد آقای ملکی تبریزی۱ به این حدیث شریف، توجه درخوری به مضامین بلند آن صورت نگرفته و ساحل آرامی برای کامیابی از این دریای بیکران فراهم نیامده است. اما خوشبختانه مجموعه پیشرو که احتیاج به تعریف نداشته و خود عطر دلانگیزش را به مشام جویندگان طریق منزل جانان میرساند، به نظر میرسد که توانسته تا اندازهای این خلأ را پر کند. به قول شیخ اجل سعدی شیرازی:
مشک آن است که ببوید نه آنکه عطار بگوید
کتاب پرمغز و با مسمای «ساحل بقا» با غوص در ژرفای بیپایان این اقیانوس معرفت، چنان جرعههای ناب و زلالی را به تشنگان وصال حضرت دوست میچشاند که خواننده احساس میکند تمام گمشدهاش را در لابهلای سطور نورانی این کتاب ثمین پیدا کرده است و تازه به سرّ اصرار بزرگان بر انس با این حدیث شریف پی میبرد. مؤلف محترم با بنانی محکم و بیانی دلنشین و با نگاهی توحیدی در سراسر کتاب چنان بستری برای خواننده فراهم نموده است که احساس میکند پیر مرادی دست وی را گرفته و گام به گام او را تا سرمنزل مقصود همراهی میکند که:
دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه راه رفتن آموخت
از مؤلف محترم که حقیر را در نشر این اثر معنوی شریک گردانید سپاسگزارم و خداوند سبحان را بر این نعمت شاکر.بی شک در این زمانه که شاید دستیابی به استادی راستین بیش از هر زمان دیگری صعب و سخت به نظر میرسد، این کتاب ارزشمند میتواند طالبان سیر و سلوک را راهگشای طریق باشد و تشنگان وصال را آبی زلال.
در طول تاریخ بودهاند عارفان راستینی که تمام وجودشان را عشق و شوق و خضوع و خشوع نسبت به حضرت جانان جلّجلاله فراگرفته بوده و تمام آنات و لحظات حیاتشان، در راه رضا و بندگی و عبودیّت حضرت دوست جلّجلاله صرف میشده و یک چشم برهمزدنی از او غافل نبوده و نمیشدند.
اصحاب سلوکی که با عزمی آهنین و ارادهای استوار و پولادین که ﴿إِنَّ ذٰلِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ﴾ به عظمتهای پوشالی و غفلتآفرین، پشتِ پا زده و به آنها به چشم حقارت نگریسته و به سوی عالم نور و سرور و صدق و صفا در عروج بوده و در آرزوی دیدار جمال جمیل یار، سر از پا نمیشناختند و رسیدند به آنجایی که با زبان حال و قال گفتند:
در ضمیر ما نمیگنجـد به غیر از دوست کـس هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس
شوق لقای الهی
دیگران که شاهد جلوههایی از عظمت و شکوه و عروج و صفا و اخلاص چنین عارفان واصلی بودهاند و حالات و مقامات معنوی آنها را از این و آن میشنیدند و با مطالعه سیرهٔ ارباب معرفت، با روحیات و کمالات آنان آشنایی اجمالی پیدا میکردند و خود از درد فراق دیدار حضرت حق جلّجلاله رنج برده و در آتش سوزان هجرانش میسوختند، همواره پرسشهایی در ذهنشان شکل میگرفته که:
آیا طی کردن این راه وقف عدهای خاص میباشد؟!
آیا ما میتوانیم در این طریق قرار گیریم و رهرو این راه باشیم؟!
آیا رسیدن به چنین صفای باطنی برای ما دستیافتنی است؟!
آیا طی طریق قرب الهی اختصاص به صنفی خاص داشته و با جنسیتی مخصوص سازگار میباشد؟!
اگر طی این طریق و تحصیل صفای باطن و عروج روحانی وقف عدهای خاص و جنسیتی مخصوص نیست، راه سلوکش چیست؟!
این سالکان واصل و عارفان واله، چگونه به این مقامات عظیم معنوی دست پیدا کردهاند؟!
آغاز سفرشان از کجا بوده؟!
مرکب راهشان چه بوده؟!
راهنما و دلیل راهشان که بوده؟!
با چه عمل و ریاضتی این راه و منازل و مراحل آن را طی کردهاند؟!
نقشه تربیتی و سلوکی خود را از کجا و از چه کسی اخذ نمودهاند که از درد و رنج فراق و جدایی از حضرت دوست جلّجلاله نجات یافته و به آرزوی دیرین و مقصد نهایی که ریشه در فطرت آدمی دارد رسیدند و در آغوش پرمهر حضرت محبوب جلّجلاله قرار گرفتند؟! و در یک جمله، آنان چه کردند که اینگونه مورد نظر و عنایات خاصه حضرت ربّالعالمین واقع شدند؟!
پاسخ همه این پرسشها و چراها را باید در دستورالعملهایی جستجو نمود که ریشه در قرآن و عترت: دارد که: «اِنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَیْن کتابَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ وَعِتْرَتی اَهْلَ بَیْتی» و حاصل یک عمر مجاهده و ریاضت مستمر و استقامت در سیر و سلوک اِلی الله و دریافتها و تجربههای علمی و عملی اولیای الهی و اصحاب قلوب عرفانی میباشد.