استاد علامه سید مرتضی عسگری (ره) در کتاب نقش ائمه ئر احیای دین ، بزرگ¬ترین نقش امامان شیعه را حفظ دین از تحریف و دستبرد و بیان حقایق آن برای امت اسلامی است پرداخته است.
کتاب حاضر مجموعه مباحث علمی و تحقیقی مرحوم علامه سید مرتضی عسکری (ره) در این موضوع است و در صدد شرح و تفصیل این مسأله برآمده است که بزرگ¬ترین نقش امامان شیعه حفظ دین از تحریف و دستبرد و بیان حقایق دین برای امت اسلامی است. در واقع کتاب حاضر حاوی روشی نو در سیره نگاری تحلیلی ، معرفی دقیق مکتب خلفا و مکتب اهل بیت (ع) ، تبیین برخی از اصطلاحات گذشته و بیلن تحریف ها و حدیث سازی ها و فضایل بافی ها و عملکرد دشمنان نفاق پیشه است.
آنچه بیش از هر چیز توجه خواننده را جلب می کند پژوهش ، کاوش ، تلاش ، انصاف و همت بلند و ستودنی مؤلف است که به کتاب ها و مصادر روایی و کلامی و تاریخی قدیم و جدید و حتی به روزنامه ها و مجلات منتشره اهل سنت مراجعه نموده است و نکته ای را ناگفته ننهاده است.
استاد علامه سید مرتضی عسگری (ره) در کتاب نقش ائمه علیهم السلام در احیای دین به اسرار صلح امام حسن علیه السلام با معاویه پرداخته است. در مقدمه کتاب نویسنده محترم اینگونه مسیر کتاب را بیان می نماید:
«برای درک و فهم اسرار صلح امام حسن علیه السلام با معاویه و حکمت آن، ابتدا باید شرایط زمانی و مکانی و اوضاع اجتماعی پیش از صلح را بررسی نماییم، تا موضوع مورد نزاع و دیدگاه طرفین برای ما روشن گردد. سپس چگونگی شکل گیری صلح و حکمت و مقتضیات آن را بررسی و تحلیل نماییم، و چون مهمترین مساله از دید امام مجتبی علیه السلام به یقین، اسلام و حفظ آن از تحریف بوده، لذا در ابتدا به تعریف اسلام می پردازیم و آن گاه، به تحریف اسلام و چگونگی آن در این دورهی تاریخی به اجمال اشاره می کنیم و به دنبال آن، به شرایط و موجباتی که به صلح منجر شد، می پردازیم...»
یکی از کارهای امام حکومت و رهبری سیاسی و اجتماعی است ؛ اما شأن تبلیغ و تبیین و حفاظت دین از تحریف و تقلیب و دستبرد دیگران مهمترین و حساس ترین شأن از شئونات امامت است ؛ زیرا اگر دین سالم نماند حاکم اسلامی با کدام قانون صحیح می خواهد جامعه را اداره کند؟
به راستی اگر امامان شیعه و جانشینان بر حق پیامبر (ص) نبودند چه کسی می توانست سیل خروشان پرسش های علمی و مذهبی مسلمانان و کاوشگران حقایق اسلام را پاسخ دهد؟یا چه عاملی می توانست در برابر توفان بنیان برانداز تحریفات که با منع حدیث پیامبر (ص) و وضع احادیث دروغین و ایراد روایات اسرائیلی در معارف اسلامی می رفت تا اسلام را از اساس ویران سازد ، چون کوهی استوار بایستد و زنگ و غبار از چهره دلربای اسلام بزداید؟
معرفی مولف :
علامه سید مرتضی عسکری در سال ۱۲۹۳ شمسی در سامراء در خاندان علم و دانش پرور عریقی متولد شد. پدر بزرگوار ایشان، آیت الله سید محمد حسینی معروف به شیخ الاسلام فرزند آیت الله سید اسماعیل شیخ الاسلام و داماد آیت الله میر محمد شریف عسکری تهرانی معروف به خاتمةالمحدثین بود.
ایشان از ده سالگی به حوزه های علوم دینی پای گذاشت، مقدمات و بخش هایی از سطوح را در همان شهر تحصیل کرد و در سال ۱۳۱۰ شمسی در عصر مرجعیت آیت الله العظمی حائری به حوزه علمیه قم مشرف و ادامه دروس سطوح را در محضر بزرگانی همچون آیت الله شیخ محمدحسین شریعتمدار ساوجی و آیت الله سید شهاب الدین مرعشی در فقه و اصول و لمعه و قوانین و رسایل و مکاسب و بخشی از کفایه را تعلم کرد. وی سپس از آنجا به سامراء بازگشت و ادامه کفایه و فقه اجتهادی و اصول خارج را از اساتید بزرگ آن شهر از جمله آیتالله آقا میرزا حبیب الله اشتهاردی و آیتالله سید محمدرضا شوشتری تحصیل کرد.
ایشان در سن قریب ۲۰ سالگی اولین حرکت اجتماعی خود را با تأسیس مدرسهای کوچک در سامراء شروع کرد و بعدها این کار را در شهر کاظمین(۱۳۶۳هـ.ق) با تأسیس مدرسه ابتدایی ادامه داد. این مدارس بعدها به شهرهای بصره، دیوانیه، حله، کاظمین و نعمانیه پای نهاده و در مقاطع مختلف مهدکودک، دبستان و دبیرستان ، دخترانه و پسرانه و مراکزی برای تعلیم و تربیت بزرگسالان گسترش یافت و بعدها در سال ۱۳۸۴هـ.ق. به تأسیس یک دانشگاه با دو دانشکده علوم اسلامی و ادبیات عربی ادامه یافت. این مجموعه بزرگ و بسیار موثر تا زمانی که ایشان از عراق هجرت کرده و به لبنان و بعد به ایران آمد، برپا بود و در سال ۱۳۸۹هـ.ق. به دست دولت بعثی عراق نابود شد.
یکی دیگر از حرکات اجتماعی بزرگ ایشان، مبارزات سیاسی گستردهای بود که از عصر دولت پادشاهی عراق تا عصر حزب بعث برای احقاق حقوق شیعیان عراق انجام داد. ایشان در این دوران در راس روحانیان مبارز عراق بود و شهدای بزرگی چون آیتالله سید محمدباقر صدر و سید مهدی حکیم و سید محمدباقر حکیم در شمار این گونه از علما قرار داشتند که ایشان سرانجام با روبرو شدن با خطر اعدام از عراق گریخت.
یکی دیگر از کارهای اجتماعی ایشان تشکیل و تاسیس صندوق خیریه ای بود که با برپا کردن دو درمانگاه و سپس شروع به ایجاد یک بیمارستان بزرگ ادامه یافت و با بیرون آمدن از عراق به سرنوشت نامعلومی گرفتار شد و این مجموعه کاری شبیه به کمیته امداد امام انجام میداد.
از بزرگترین کارهای علامه تحقیقات نوینی است که شهرت ایشان بیشتر مرهون آن است. این تحقیقات کارهای نو و روشهای نوینی در تحقیقات اسلامی پدید آورد و در واقع راه نوینی در تبیین اسلام شیعی و دفاع از آن بود. اولین نمونه از این گونه تحقیقات در سال ۱۳۷۵ه.ق به نام “عبدالله بن سبا و اساطیر اخری” نشر یافت که در عالم اسلام شهرت یافت و تاثیرگذار شد و در مجله الازهر، دو مقاله و نقد در مورد آن نوشته شد.این کتاب تا حدود ۴ جلد ادامه یافت. بعد از ان “خمسون ومئة صحابی مختلق”(یکصد و پنجاه صحابى ساختگى) در سه جلد و “معالم المدرستین” در ۳ جلد و “القران الکریم و روایات مدرستین”در ۳ جلد و سر انجام محموعه بزرگی از رساله های کوچک به نام بر گستره کتاب و سنت، بخشی از تالیفات ایشان میباشد. این کتابها به زبانهای انگلیسی، فارسی، ترکی و اردو و بخشی از آنها به زبانهای ایتالیائی، روسی و … ترجمه و نشر شده اند.
علامه بیش از سی و پنج سال قبل به ایران آمد و ازهمان ابتدا به ادامه راهی که در عراق آغاز کرده بود، پرداخته، تبلیغ و ترویج و تحقیق و خدمت به محرومان و اقامه جماعت و بعدها تاسیس مراکز علمی همچون دانشکده علوم اسلامی را وجهه همت خویش قرار داد. امروز دانشکده اصول الدین که سالها از تاسیس آن میگذرد، در شهر های قم، دزفول و تهران در مقاطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا مشغول و کار پرورش محقق را بر عهده گرفته است.
بحثهای علمی و مناظرات ایشان با دانشمندان مذاهب و ادیان گوناگون جهان، بسیار روشنگرانه و منحصر به فرد است و بسیاری از این مباحثات به صورت کتاب انتشار یافتهاند. علامه عسکری، ریاست دانشکده اصولالدین را که خود بنیانگذار آن بودهاند، بر عهده داشتند.
ایشان در سومین همایش چهرههای ماندگار در مهر ماه سال ۸۲ به عنوان یکی از نخبگان فرهیخته و برجسته علمی ـ فرهنگی معرفی شدند. همچنین بزرگداشت علامه عسکری در سومین اجلاس مجمع جهانی اهل بیت ـ علیهمالسلام ـ در تابستان سال ۱۳۸۲ در تهران برگزار شد.