«ماه بر روی آب» رمانی درباره بلند پروازی های یک جوان است. جوانی که در زمان آخرین وصی خدا زندگی میکند و همیشه فکر ساختن قصری است پر از کنیز و خدم وحشم که کسی نتواند به او امر و نهی کند. رشیق، گرچه سالهاست زندگیش را وقف دنیایش کرده اما دلش نمرده است. دلش را شاید به حنیفه، خواهر خلیفه و شاید هم به دین شیعیان بسپارد.
کسی چه میداند این جوان بلندپرواز در فراز و نشیب این رمان پرکشش چطور بالا و پایین میرود و از فکر آرزوهای دور و درازش هزار بار راه عوض میکند.
نویسنده به قدری در پرداخت کتاب خوب عمل کرده که هر فصل از کتاب با یک حادثه، معما و چالش در انتظار خواننده است. ماجرای کتاب در زمان عباسیان و نیرنگ آنان میگذرد. تازه امام حسن عسکری به شهادت رسیده است و خبر جانشینی مهدی موعود قصر عباسیان را به لرزه درمیآورد. در این بین رشیق هم تازه به اهالی قصر نزدیک شده است تا مقام و منصبی کسب کند و دنیایش را بسازد غافل از آنکه این قصه سر دراز دارد وحتی دنیا را هم به این راحتی ها به کسی نمیدهند.
ماه بر روی آب یک رمان کم حجم، خوشخوان با موضوعی مهدوی و ارزشی که یکی دوشبه تمام میشود و برای جوانانی که دنبال کتابهای متفاوت و مذهبی میگردند گزینه خوبی است.
برشی از کتاب ماه بر روی آب:
ابواسماعیل پیش شاگردش از گرانی نالید:
کفاف خرجی عیالاتم را نمیدهد و شکم گرسنه طفلانم را سیر نمیکند باید چارهای کرد به حال این جماعت درمانده.
رشیق با صدایی که چنان برده چشم عسلی ابن حدید نازک بود پیشنهادی داد و گفت: برای سود بیشتر به جای گران کردن حبوبات در هر کیلو مشتی ریگ قاطی کنید.