امیرالمومنین(ع) از هر نظر بی نظیر است. در اولیا، اوصیا و بزرگان کسی را جز ایشان سراغ نداریم که خودش زندگی را از ابتدا تا انتها بیان کرده باشد.
کتاب "علی از زبان علی دربردارنده گزارش های تاریخی و روایی براساس سیر طبیعی گفتارهای اجتماعی و سیاسی است و نه عهده دار بیان معارف عمیق توحیدی.در واقع این کتاب از اول تا آخر از زبان حضرت علی(ع) است و پاورقی جزئی دارد.
"علی از زبان علی علیه السلام" از ۱۰ فصل دوران مکه, دوران مدینه, دوران خلفا, دوران خلافت, دوران جنگ جمل, دوران جنگ صفین, دوران حکمیت, دوران جنگ نهروان, دوران غارت ها و دوران شهادت تشکیل شده است.
شخصیت های بزرگی در مکتب رسول خدا (صلی الله علیه و آله)تربیت یافتند که هر یک مشعل هدایت و ستون مستحکمی برای حفظ و استمرار اسلام بودند؛اما امروز آثار اندکی از سخنان آنان و سیره و شیوه ی زندگی آنان به دست ما رسیده است که با تاسف بسیار،نمی توان برای معرفی اسلام اصیل و خالص به این آثار اندک بسنده کرد.
شخصیت امیرالمومنین(علیه السلام)تنها شخصیتی است که آثار فراوان ودر عین حال متقن و جامع و درخور تکیه و استناد از او باقی مانده است که به واقع،باقی ماندن این همه آثار از آن بزرگوار،شبیه معجزه است و عنایت خاص خدا را به همراه دارد تا دست مسلمانان حقیقت جوخالی نماند.
امیرالمومنین (علیه السلام)در میان اصحاب و یاران و شاگردان رسول خدا(صلی الله علیه و آله)،نزدیک ترین فرد به آن حضرت بود.از اوان کودکی در دامن پیامبر(صلی الله علیه و آله)رشد یافته و تا لحظه ی ارتحال ملکوتی آن گرامی در کنار او مانده و سی سال پس از آن بزرگوار،در تمامی صحنه های اجتماعی و فرهنگی و سیاسی حضور یافته و ایفای نقش کرده بود.
از ویژگی های منحصر به فرد امیرالمومنین (علیه السلام) این است که تاریخ زندگی خود را از بدو و تولد تا لحظه ی شهادت،با دقت و جامعیت بیان کرده و به مسائل مهم جامعه ی نوپای اسلامی نظر افکنده و واقعی ترین تحلیل ها را ارائه داده اند.
حال پرسش این است که آیا بهترین شناخت از آنچه امروز،گم شده ی همه ی مسلمانان است به دست نخواهد داد،اگر چنین شخصیتی شصت سال تاریخ را روایت کند؟یعنی بعثت رسول خدا(صلی الله علیه و آله)و سیزده سال دوران سخت و طاقت فرسای مکه را ترسیم سازد،هجرت به مدینه و ده سال جهاد و استقامت در رکاب رسول خدا(صلی الله علیه و آله) را تبیین کند،حوادث تلخ بعد از ارتحال رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را شرح دهد،رخدادهای 25 سال حاکمیت خلفا را نقل کند،دلایل پذیرش خلافت و شیوه ی حکومتی خود را تشریح نماید و نحوه ی مقابله با مخالفانش را در سه جنگ جمل و صفین و نهروان توضیح دهد و ده ها و صد ها آموزه ی قرآنی و معارف نبوی را به ما منتقل کند و با رفتار خویش اسلام حقیقی را به ما تعلیم دهد و ...
در بخشی از متن این کتاب می خوانیم:
دریغا از اندوه هنگام مرگ!او را بر تابوتی می نهند و بر سر چهار دست بلند می کنند و به سوی قر می برند و در گور می خوابانند:گوری تنگ و تاریگ!تاب و توانش از دست رفته،رشته ی عمرش گسیخته،مهربانان او را رها کرده و به زندگی خود بازگشته اند،دست های نوازگشر از او دست برداشته و رفته اند!دوستانش به او نزدیک نمی شوند،کسی از زیارت کنندگان قبرش نزد او نمی ماند،دیگر اثری از او باقی نیست و گزارشی از وضعش داده نمی شود!بازماندگان به دنبال تقسیم میراث او هستند؛ در حالی که او گرفتار گناهان و درمانده ی اعمال زشت خود است.اگر کار خیری از قبل به آنجا فرستاده است،برایش مفید خواهد بود و اگر کار بدی فرستاده باشد،سرانجام زیان باری خواهد داشت!این زندگی چه ثباتی دارد،وقتی فرجام آن مرگ است و چاره ای از رفتن به سوی قبرها نیست؟!همین برای موعظه و پند کافی است.ای جابر،همین مقدار کفایت می کند.برخیز و همراه من بیا. ((کتاب علی(علیه السلام) از زبان علی(علیه السلام)/صفحه 250))