دو عنوان «شفاعت» و «تجسم اعمال» از مهمترین و بحثانگیزترین مباحث کلامی در حوزة معادشناسی است. به راستی شفاعت به چه معناست؟ اقسام آن کدام است و کیفیت آن چگونه است؟ آیا شفاعت با اصل توحید همخوانی دارد و یا به نوعی شرک در آن راه ندارد؟ شفاعت به چه کسانی تعلق میگیرد و تجسم اعمال چگونه است؟ با توجه به قوانین جاری در نظام آفرینش، جلوهگری اعمال، افکار و عقاید چگونه است؟
«شفاعت» در لغت در معانی گوناگونی به کار رفته است؛ همچون دعا برای مومنان، صلح میان دو نفر، زوج، زیاد کردن، یار ی کردن کسی که خواستار چیزی باشد، منضم شدن کسی به دیگری برای یاری دادن و برآوردن خواسته ها. شفاعت در محاورات عرفی، به این معناست که شخص آبرومندی از بزرگی بخواهد که از کیفر و مجازات مجرمی درگذرد و یا بر پاداش خدمتگزاری بیفزاید اما در اصطلاح نیز برای شفاعت معانی گوناگونی گزارش شده است؛ همچون ظهور هر تأثیر خیری در انسان توسط شخص دیگر، درخواست دعا، وساطت در رسانیدن نفع و دفع ضرر نسبت به کسی که لایق و قابل این واسطه گری باشد و ....
به هر حال، در حقیقیت کسی که متوسل به شفیع می شود، نیروی خودش را به تنهایی برای رسیدن به هدف کافی نمی داند، از این جهت نیروی خود را با نیروی شفیع گره می زند و در نتیجه آن را دو چندان کرده و به آنچه می خواهد نایل می شود که اگر این کار را نمی کرد و صرفا نیروی خود را به کار می بست، به مقصود خود نمی رسید زیرا به تنهایی ناقص، ضعیف و ناتوان بود. پس شفاعت نزد خداود متعال برای رساندن شفاعت شونده به هدف اوست؛ حال برای رسیدن به این هدف یا باید از ضررهایی جلوگیری کرد و آنها را دفع کرد، یا باید خیرهایی به او رساند تا توانایی ادامه حرکت و واردگشتن به مراتب عالی و بالاتر را برای رسیدن به مقصود پیدا کند.